راستی حاج خانومایی که میفرمایند مسائل جنسی مهم نست و کم ارزشه اینو بخونن :
مشکلات جنسی، عامل 80 درصد از طلاق ها - Bartarinha.IR | برترین ها
به قول فامیل دور من حرفی ندارم
===
یه فرد 35 ساله اگه از 20 سالگیش هم کار میکرد میتونست شرایط یه زندگی ساده رو ( حداقل ) فراهم کنه
===
مثلا طرف 20 سالش بوده شروع کرده کار کردن پس اندازش شده 30 میلیون اون زمان گفته 30 میلیون میرم یه آپارتمان میخرم ولی الان یا یه پراید بهش میدن یا پول رهن یه آپارتمان
بعيد ميدونم براي يك فرد سالم كه هيچگونه مشكل روحي رواني نداشته باشه حياتي باشهه يك فرد سالم ميتونه خودش و ميلش رو كنترل كنه
مثلا شما دلتون گوجه سبز ميخاد خيلي هم هوس كرديد در حد المپيك ولي كو مگه در دسترس داري؟چيكار ميكني؟صبر ميكني يك ماه يك ماه و نيم ديگه البته الان اين مثال به ذهنم رسيد
این ناتوانی های جنسی هست، وضع یه آدم مجرد با متاهل فرق داره، اون کلا بحثش چیز دیگه ایه، اصلا قیاس درستی نیست، حالا این بحثو باز نمی کنیم ربطی به این تاپیک نداره، ولی کلا بحثش فرق داره.
ببین دوست عزیز، اگه کسی دنبال کنترل صحیح باشه، راه هست، کسی که هم صبح تا شب زن و دختر مردم رو دید میزنه و بعد میگه خب صیغه هست، این الان به نظر خود شما مجازه بره هرکار دوست داشت بکنه؟ کرم از خود درخته
یه جور میگین انگار الان ما تو غار زندگی می کنیم شما فقط تو شهر و جامعه این، این چیزایی که شما میگین واسه ما هم هست، اینکه بگی هیچ راه کنترلی نداره طبیعی نیست، طبیعی نیست هم یعنی کسی که فکرش دائم تو این چیزاس و بیش از حد دنبال مسائل و محتوای جنسیه
همچین آدمی اگر شرایط ازدواج هم داشته باشه نباید بره دنبالش چون تصمیم گیری ازدواجش میشه کلا ارضای نیاز جنسی، و دیگه خدا به داد آینده زندگی همچین فردی برسه ...
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
مقایسه دو "مثال" درست نیست، مثال رو واسه درک بهتر موضوع میزنن نه مقایسه، مقایسه مثال اشتباهه چون شرایط یکسان نداره با موضوع اصلی
بنده هم مثال غذا زدم، در صورتی که غذا نخوردن باعث مرگ میشه، اما رابطه جنسی نه، اما حالا شما یه مدت غذا گیرتون نیاد هرچی دیدین میخورین؟ حالا دیگه واسه خوردن هست مثال نمی زنم!
مقایسه زمان تحمل غذا خوردن و نیاز جنسی درست نیست، اما کنترل یک نیاز، بله ، قابل کنترله،با وضعیت فعلی آسون نیست، سخته، ولی ممکنه، چیز غیر قابل کنترلی نیست، یک نیاز خیلی قوی هم هست ، قبول، ولی غیر قابل کنترل نیست
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
چندش آور ترین کار ممکن :
بچه 15 ساله دنبال زن یائسه میگرده واسه صیغه اوققققققققققق
من به شخصه آدم مذهبی ای هستم (شدم) و تقریبا تمامی حرفهای همه ی علمارو قبول دارم...حتی اینکه در جایگاهه شهود دو زن مساویه یک زنه!!!!اما به هیچ عنوان قضیه ی صیغه رو حلال نمی دونم....و دلیلم هم قانع کننده و قاطعه....اسلام یعنی تفکر و با فکر چیزی را پذیرفتن(این وجهه تمایزه قشنگیه که اسلام با باقی دین ها داره) و فکر یعنی هرچی که علما و مراجعه جایزالخطای(هرچند خوب)می گن رو مثل استغفرا...میمون نباید پذیرفت و باید فکر کرد تحلیل کرد و از اون مطمئن شد.!!!!طبق تفکر تحلیل و تحقیق مفصل من صیغه و تعدد زوج در اوایل اسلام می تونسته کمی تا قسمتی در جامعه ی اعراب پذیرفته باشه...اما به هیچ عنوان در جامعه ی امروز حلال و پذیرفته نیست!!!!و علمای جایزاخطا با توجه به همون قانونه(قوانین متناسب با زمان در اسلام که باید متغیر باشه) می بایست صیغه رو حرام اعلام کنن ....و مطمئنا تاوان این اشتباهه بزرگشون را خواهند دید....و کسانی هم که این حرامو با فکر اینکه حلاله و تقصیر مرجعه انجام میدن قطعا در دنیا و آخرت خودشونو به خاطره فکر نکردن نابود می کنن...حالا هی خودشونو بشینن گول بزنن!!!!!!!!!!!!!!
خدا منو از دسته پسته تو نجات بده...فک کنم تا صبح باید بیدار بمونم دونه دونه جواب بدم.... خب جوابه این سوالو میدیم حالا....اولا اینکه شرایطه ازدواج هست...فقط باید گشت و آدمشو پیدا کرد...هزاریم بگی شرایطه اقتصادی بده...مگه نمی بینی؟ من نمی پذیرم....دلیلشم مفصله شاید تو جوابای بعدیم بیشتر توضیح بدم....فلا به همین مقدار اکتفا می کنم...خدا خودش به صراحت وعده داده ازدواج کنید روزیش با من بچه دار شین روزیش با من(به شرطه پرتوقع نبودن هم دختر و هم پسر).....یه سوال دارم اگه اون آدمی که اینقد به خدا و دین معتقده و صیغه رو حلال می دونه...چطوریه که به این وعده ی صددرصد درسته خدا ایمان نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ایما نو مسلمون بودنش اینجا به دردش نمیخوره...ها؟!!فقط موقع صیغه کردن آدم مومنیه؟!!!!!!!!!!!!
دوما این سوالتو این دفه می خوام با طرحه یه سوال از خودت جواب بدم؟
"وقتی شرایط ازدواج نیست . من صیغه را بد میدونم. دنبال خود ارضایی هم نیستم . پس با نیاز جنسیم چه کنم ؟؟؟"
این سوال برات آشناست...هاااان؟ درسته چون حالا می خوام این سوالو به عنوانه یه دختر ازت بپرسم!!!!!؟ هر جوابی پیدا کردی...همون جوابو بزار واسه جوابه خودت...یعنی چطور دختر هیچ راهی نداره و فقط باید تحمل کنه...خب پسرم بکنه!!!!والا...........
خب جوابهازد این حرف....1.ازدواج زود شعار نیست....باید باشه...و هرکی می گه نمی تونم و بهونه میاره دروغه محضه...من تو این جامعه زندگی می کنمم و از همه ی مشکلات بد اقتصادی خبر دارم....ولی بیشتر از هرچیز به حرفه خدا ایمان دارم.....ایمااااااااااااااا اااااااااااااااااااااان ...وقتی میگه تو درست ازدواج کن و از هیچ چیز نترس و باقیش با من...ینی باید ایمان داشت...هرکس هم نتونسته ازدواج مناسب کنه یا با همچین موارد مهریه ای روبه رو شده...تقصیر خودشه....ینی یه جای کاره خودش می لنگه....یا کاری کرده که همچین توقعاتی نصیبش شده یا خودش زیاده خواهه و میره سراغه از خودش بهترون یا خیلی چیزای دیگه...
2. در اینجا مجبورم از محل س************ته خودم اطلاع بدم.....من قم زندگی می کنم...و اصلا چنین حرفهای شمارو نمی پذیرم....در اطرافیانم هر قمیه واقعا مذهبی و انسانیو هم دیدم اصلا از این چیزی که شما می گین در شیخان هست بی اطلاعه....اگر همچین اتفاقی در اونجا در حاله رواج باشه ...تماما با جرات می تونم بگم بیش از 80 درصدشون مثل شما از جاهایه دیگه اومدن.....!!!!
خب جوابهازد این حرف....1.ازدواج زود شعار نیست....باید باشه...و هرکی می گه نمی تونم و بهونه میاره دروغه محضه...من تو این جامعه زندگی می کنمم و از همه ی مشکلات بد اقتصادی خبر دارم....ولی بیشتر از هرچیز به حرفه خدا ایمان دارم.....ایمااااااااااااااا اااااااااااااااااااااان ...وقتی میگه تو درست ازدواج کن و از هیچ چیز نترس و باقیش با من...ینی باید ایمان داشت...هرکس هم نتونسته ازدواج مناسب کنه یا با همچین موارد مهریه ای روبه رو شده...تقصیر خودشه....ینی یه جای کاره خودش می لنگه....یا کاری کرده که همچین توقعاتی نصیبش شده یا خودش زیاده خواهه و میره سراغه از خودش بهترون یا خیلی چیزای دیگه...
2. در اینجا مجبورم از محل س************ته خودم اطلاع بدم.....من قم زندگی می کنم...و اصلا چنین حرفهای شمارو نمی پذیرم....در اطرافیانم هر قمیه واقعا مذهبی و انسانیو هم دیدم اصلا از این چیزی که شما می گین در شیخان هست بی اطلاعه....اگر همچین اتفاقی در اونجا در حاله رواج باشه ...تماما با جرات می تونم بگم بیش از 80 درصدشون مثل شما از جاهایه دیگه اومدن.....!!!!
هیییییییییییییییییییییییی ی خدا ما از دسته شما پسرا چیکار کنیم..این حرفتت از اون حرفا بود که انتظارشو داشتم یکی یه روزی تو این سایت بزاره چون خیلی وقته جوابش تو گلوم گیر کرده ...کسی نبود بش بگمدلم می خواد خودمو تو دریا غرق کنم از دست شما پسرا به خاطر این طرز تفکر....ما ازدست شما چیکار کنیم...اگه بگیم...مهریه ...خونه....ماشین....می گین پرتوقعن ...اگه بگیم اینارو نمی خوایم می گین 29 سالس ترشیدس...مونده رو دستشون.....یا حتما دختره یه عیبی داره!!!!خودت به این طرزه فکره خودخواهانه نگاه کن بعد به پسرا بخند فقط....به خاطر همین طرز تفکراس که توقعای دخترا مجبورا رفته بالا...والا....می گی نه...نمونش خودم خدارو شاهد می گیرم ...الان با خانوادم تو خونه درحاله جنگیم...دو سه روز دیگه مهربرونمه...من میگم 14 تا!!!!مامانم می گه نه....نهایتا اونا منو تونستن قانع کنن که باید خیلی بیشتر از این حرفا باشه....می دونی چرا؟ چون می گن تو چرا اینقد کم توقعی....باور کن اگه اینطوری کنی...ارزشت پیششون کم میشه....در حالی که من مهریه زیاد دوس ندارماما ناچارم بخاطره این طرزه تفکره مسخره ی پسرا الکی چیزمیز بخوام....چرا؟!!!چون اگه این کارو نکنم می گن حتما آدم درست حسابی ای نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!واقعاااااا ااااااااااااااااااا مسخرست!!!! با خودتون درگیرینا!!!!!!(منظورم توی نوعی بود)
اصلا هم شعار نیست....اسمه مخالفته شما فقط چشم پوشی رو حقیقته...منظور از شما همون قشریه که داری به عنوان نمایندشون حرف میزنی...
الانم زنه حاضره بره چند سال خونه مادر شوهرش....و با داروندارش بسازه...بشرطی که مطمئن باشه واقعا مرده...مرررررررررررررررررر ررررررد...یکی از علائمه مرد بودنم می دونی چیه؟ اینکه اینقد کوتا فکر نباشه که اگه همسرش با دارو ندارش ساخت ...با خودش بگه حتما رو دسته مامان باباش مونده بود یا شوهر می خواست!!!!چنین طرزه فکری از یه مرد نیست...و چنین آدمی اصلا لیاقته ازدواج نداره یا قشنگتر اینکه آمادگیشو نداره به خاطره همینم هست که مورد مناسبی گیرش نخواهد آمد....
دختری که سرش به تنش بیارزه سخت گیره...و دختری که کم توقع باشه حتما بی خوده و سطح پایین و چون ما می خوایم با دختری که سرش به تنش بیارزه ازدواج کنیم و اون سختگیره پس نمی تونیم و باید بریم صیغه کنیم...و اگه ما ازدواج نمی کنیم، چون دخترا سختگیرن....چرا سختگیرن....؟ اگه سختگیر نباشن حتما ازدواج می کنیم....چون ما آدمه خوبی هستیم و ازدواج را دوست داریم ولی چون دخترا سختگیرن بدن....پس چون اونا بدن ما زادواج نمی کنیم....ولی اگه سختگیر نباشن قطعا ازدواج می کنیم...
(این حرفایه یه آقا پسره فرضی بود)
حالا مثلا من بش یه دختره کم توقعو معرفی می کنم....بعد جوابه اونو ببینین:
واقعا دختره کم توقعیه؟!!!!پس حتما یه عیبی داره و سرش به تنش نمی ارزه...چون اگه سرش به تنش می ارزید قطعا پرتوقع بود پس نتیجه می گیریم این کم توقع یا زشته یا بیخود یا بی شوهر یا ترشیدهپس من نمی خوامش ....من دختری می خوام که سرش به تنش بیارزه و چون اونی که سرش به تنش میارزه و من می خوامش قطعا پرتوقعه(مثلا لیلی نامی...) ...پس من ازدواج نمی کنم....
حالا مثلا من بش میگم،لیلی تصمیم گرفته کم توقع باشه و هیچی ازت نخواد...جوابه اون پسر:
واقعا؟ باورم نمیشه...نکنه ترسیده دیگه شوهر گیرش نیاد....نکنه یه عیبی داشته من نمی دونستم....نکنه باباش برشکست شده....نکنه اون قسمت از هیکلش که من ندیدم یه عیبی داره می خوان سریع بندازنش به من!!!!!!!!
ینی طرف با این طرزه تفکرش رسما خودشو مارو یه جا اسگول کرده
لازم نیست تقوا پیشه کرد به این معنا ...فقط کافیه انسان بود...انسان بودن رو تو این دوره زمونه اشتباه تفسیر کردیم....سام با اینکه میگی حرفایه خوودت نیس و فقط گوینده ای واقعا ازت انتظار نداشتم چنین حرفیو از چنین آدمایی بشنوی و ساکت باشی و تازه بیای برای ما هم بگی ...می دونی کودوم حرفو می گم...اینو..."الان من چجوری میتونم وقتی تو خیابون دختر ساپورتی میبینم فشار جنسیمو کنترل کنم چجوری کنترل کنم فشار جنسیمو وقتی میبینم فلان دختر یه مانتو تنش کرده که لباس زیرش کاملا مشخصه"
میدونی چرا؟
این بی انصافیه...یه روزی خودِ تو...خودِ خودِ تو تو یه تایپیکی...که راجع به رابطه ی جنسی دختر قبل از ازدواج گذاشته بودن یا بودی...و داشتی دخترهارو به احمق بودن متهم می کردی...می گفتی از فلان پسر شنیدی وقتی دستشو رو پایه دختره می زاره...خودشم خوشش میاد و دلش می خواد رابطه داشته باشه....و تو با اطمینانه کامل و با لحنه طلبکارانه ای می گفتی...چرا اون دختر اینقد احمقه که باید خوشش بیاد و بزاره پسر باش رابطه داشته باشه...؟!!!! و خودِ من و خیلیای دیگه هرچی بت می گفتیم بابا خوب تقصیره پسرس...چرا اصلا دستشو باید بزاره رو پایه دختر یا با حرفهایه دروغ احساسشو تحریک کنه؟!!!و تو می گفتی خب حالا پسره گرگ باشه بیاد اینکارو بکنه...دختره چرا باید اینقد بی ظرفیت باشه که خودشو بندازه تو آغوشه پسره؟!!!!!!!!!!!!!!!!
اینجا باید بگم ،روانیه منطقتم آقا سام.....
اگه پسری دلش می خواد رابطه داشته باشه و نمی تونه خودشو کنترل کنه بخاطره اینه که دخترا تو خیابون ساپورت می پوشن...و تقصیره خوددختراس...پس می گن "ما حق داریم نتونیم خودمونو کنترل کنیم!!!!!!!
اما اگه دختری با یک عالمه دروغو دفنگه پسر و حرفایه احساسی و تازه از اون بدتر نزدیک شدن جسمیه پسره به دختره...تحریک بشه...باید خودشو کنترل کنه و تقصیره دخترس....
همونطور که انتظار داری دختره باید خودشو کنترل کنه...پسره هم باید حتی در شرایطه بدتر از این خودشو کنترل کنه....ضمنه اینکه یادت نره گفتم اینکه نیازه جنسیه پسرها بیشتر از دختراس رو کاملا رد شده بپذیر!!!اصلا قابله قبول نیست....
و دوباره ضمن اینکه باید بگم تقوا اتفاقا در چنین شرایطی معنا داره...والا طرف تو جامعه الزهرا تقوا داشته باشه...که اصلا معنا نداره...به این اصلا نمیگن تقوا....می گن گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه من با تقوام
ویرایش توسط atrin1 : 07-08-2016 در ساعت 04:04 AM
چقد من از این حرفا حرص خوردم ده کیلو لاغر کردم...بازم ارجاعت می دم به حرفایه قبلم ضمن اینکه دوباره تکرار می کنم.....اگه به تریشه قبایه آقا پسرای صیغه باز برنخوره که حتما دخترایه کم توقع بیخود و بدرد نخورن باید بگم به جرات می تونم بگم حدوده هشتاد درصده دخترا کم توقعن (البته اسمه کم توقع براشون زشته و من کاملا با این اسم مخالفم....و باید بگم هشتاد درصده دخترا انسانوار فکر می کنن)...البته به شرطه اینکه طرفشون مرد باشه....این آقایی که شما می گی رفته زنه 40 ساله رو صیغه کرده من اسمشو نمیزارم مرد....میزارم س ک س کار!!!!بی وفا ...بی مسئولیت... بی تعهد ....یه آدمه احمق که تمامه درکش از زندگی رابطه ی جنسیه!!!!
وقتی برای پونصد هزارمین بار یه چیزو تکرار می کنی منم مجبورم برای پونصد هزارمین بار یه جوابه تکراری بدم.......اصن تو بگو خانومه لخته مادرزاد استغفرا.....اومده تو حسینیه نشسته...این دلیل بر این نیست که خودشو کنترل نکنه!!!!چرا؟؟!!! بنا بر یه دلیله انسانی...اگه ببینی یه بچه تو خیابون افتاده و تو هم عاشقه بچه ای و شرایطه بچه دارشدن نداری بچههرو بر می داری واسه خودت یا بازم اون دلیله معروفم ...اینکه اگه چنین بهونه ای بتونه واسه پسر منطقی باشه پس با همون منطق باید واسه دخترم قابله اجرا باشه....و چون چنین چیزی باعث ایجاده یک جامعه ی حیوانی می شه امکان پذیر نیست!!!
بعدم منی که تو قم دارم زندگی می کنم بت یه رازیو میگم....(از اون جهت که حجابه کامل از یه جایی به بعد واسه پسرایه اون منطقه عادی میشه و بازم با دیدنه دماغه دختره تحریک می شن...)از من بشنو به خدا قسم اگه خانوما همه جا با چادر و پوشیه(واقعی )بیان تو سطحه شهر...بازم این بهونه ها هست.... به یه شکله دیگه.....کسی که بخواد کاریو انجام بده می ده به هر بهونه ای و کسی که نخواد انجام بده نمی ده با هر شرایطی...
ویرایش توسط atrin1 : 07-08-2016 در ساعت 04:26 AM
بله ...بله.....من هم بازم سوالمو تکرار می کنم....دخترشرایط ازدواج نداره. صیغه را بد میدونه.پسر بازی را متنفره.فشار جنسی داره .میخواد شعاری کنترل کنه ولی چجوری ؟
حالا جوابه من به سواله خودت:
1.طرز تفکره مسخره و منگولانه ی خودشو که میگه هر کی کم توقعه اسگوله رو از خودش دور کنه!!!!
2. بپذیره که "شرایطه ازدواج رو ندارم در نود و پنج درصده موارد یک دروغه محضه!!!!
3. مهمترین مورد: تکلیفشو با خودش معلوم کنه....اگه خدارو قبول داره و بش ایمان داره که بارها گفتم....خدا میگه نگین شرایطه ازدواجو ندارم....یه کاره حلال هرچند با هرشرایطی پیدا کنه توکل کنه دختره مناسب که خیلی راحت پیدا می شه(به شرطه نداشتنه طرز تفکره مسخره ای که تو مورده یک گفتم)رو پیدا کنه....من روزیشو میدم(اگه پسره با ایمانه باید و باید و باید بدونه هیچ بهونه و راه دررویی به این حرفه خدا مطمئن باشه و بره ازدواج کنه) و اگه هم خدارو قبول نداره و ایمان نداره...که حلال دونستنه صیغه مسخرس!!!وقتی یکی اونقد ایمان نداره که چنین حرفه ساده ای از خدارو بپذیرره...بیجا می کنه ایمانو مسلمونیشو صرفه حلال دونستنه صیغه می کنه!!!
یه تایپیکه صد صفحه ای می توونم برات توضیح بدم که برای هیچ مردی در هیچ زمانو مکانی هیچ چیز عادی نیست....ببین در هرجایی بعد از یه مدت همه چیزه اونجا عادی می شه اما چشم حریص و ناپاکه زن و مرد همچنان دنباله رابطس....تو می گی مردای خارج دیدن زنها به این شکل در خیابون براشون عادی شده چون مدتهاست این شکلین...اما میله جنسی...تجاوز...رابطه و....همچنان اونجا وجود داره....البته اصلا نمیخوام بحثو سیاسی کنم چون بیخودی منحرف میشه....تمامه حرفم اینه که چه شرایطه ایران الان مثله زمان رضا شاه بشه چه زمانه ناصرالدین شاه....چه مثله آمریکا چه مثله عربستان....ربطی به موضوعه اصلیه بحث نداره...اونم اینه که در هر شرایطی هر انسانی(و نه هر مسلمانی) با هر شرایطه اقتصادی تنها راهه انسانی برایه کنترله غرایزش ازدواجه !!!همین و بس!!!
اصلا به مذهب چه ربطی داره...دخترو پسری که به هم وفادار باشن چیزی رو تجربه می کنن که دخترو پسر که فقط هی می رن خودشونو با اینو اون ارضا می کنن تجربه نمی کنن!!!حالا دوست ندارن اون حسه فوق العاده رو تجربه کنن ...نکنن!!
دخترو پسری که وفاداری مفاداری تو کتشون نمیره و به این چیزا می خندن و فقط درکشون از زندگیه ارضایه جنسیه،درست مثله یک معلوله ذهنی می مونن که درکشون از زندگی فقط یسری مسائله خاصه و اصلا یسری حقایقو نخواهند درک کرد!!!
دختر و پسری که فارق از نگاه به مذهب...ارضایه جنسیو با هم و با اعلام تعهدی به نامه ازدواج تجربه می کنن و وفادار می مونن...چیزیو تجربه می کنن که یک مادر و پدر با اومدنه بچه ی واقعیه خودش تجربه می کنن..!!!مثلا یکی می گه چکاریه خودم بچه به دنیا بیارم....میرم یه نوزاد از پرورشگاه می گیرم....خب شاید در نگاهه اول حرفش درست باشه اما چنین خانومی هیچوقت طعمه مادره واقعی شدن رو نخواهد چشید چون این چیزی نیست که بشه بیانش کرد فقط باید مادر شد و فهمید فرقش با اون سبک مادر شدن چیه!!!! ازدواج و وفاداری هم همینه...آره دخترو پسره امریکایی دارن حال می کنن تا حدودی قبول!!!و اونها از چشیدنه طعمی متفاوت و آرامش و ارضایه جنسی ای متفاوت و فوق العاده تا ابد بی بهره خواهند بود!!!هزاریم بگین نه...فقط دارین واقعیتیو کتمان می کنین که دیگران تجربش کردن و شما از تجربه کردنش هراس دارین چون ایمان ندارین....!!!
بسیار عالی....این آخره پررورییه...مرده بره مسافرته طولان ی.....بعد آخی...دلش می خواد پس بره صیغه کنه...بعد زنه بیچاره که تو فشاره بشینه سبزی پاک کنهتازه این راهه مسخره و غیر منطقی برایه زنه یه آفته دیگه هم داره...اونم اینه که مرده میگه مگه مغزه خر خوردم برگردم همینجا می مونم هم به کارم میرسیم هم تنوع طلبیه حلال انجام میدم حالا هر وقت حوصلم گرفت برمی گردم!!! در صورتی که اگه چنین چیزه غیر انسانیو غیر منطقیو حلال نمی دونست...شاید تلاششو می کرد زودتر برگرده تا زنه همکمتر تو فشار باشه!!!!!!!!!!!!!!!
وای خدا متنفرم از حساب و کتابه پیش پیشه پسرا که میگن مثلا اگه این کارو انجام بدیم ده سال دیگه یه پراید داریم پس بریم فلان کارو کنیم......به جرات می تونم بگم تا بحال آدمیو در اطرافم ندیدم که با همون شرایطه سالم که گفتم ازدواج کرده باشه و خدا براش همه چیو جور نکرده باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!بت پیشنهاد میدم تایپیکه پول یا برکت از خودمو بخونی!!!!
بازم تکرار می کنم این حسابو کتابایه مسخره (چرا می گم مسخره چون تو حساب کتابای شما خدا و برکتی که وعدشو داده هیچ نقشی نداره!!!!) هیچ سندیتی نداره...وقتی خدا میگه با ازدواج برکت میاد یعنی بی برو برگشت میاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!خدا نگفته اگه وضعیته اقتصادی فلان باشه دیگه برکت نمی دم....یا اگه دخترایه خوبو کم توقعو متهم کنین به سرش به تنش نیارز،برکتتون کم و زیاد میشه!!!!!وقتی این حرفه خدارو قبول ندارند بیخود می کنن صیغه رو واسه خودشون حلال می دونن!!!باور کن خدا هم داره از اون بالا بشون می خنده میگه ای وایه من که این همه حرف زدم یکیشو باور نکرد ....گیر داده به این یکی!!!
ساعت 5/20 دقیقه ی صبحه...حدود سه ساعت و نیمه دارم تایپ می کنم....ده پونزده تا پست گذاشتم...واقعا خسته شدم دیگه راجع به صیغه تایپیک نزاریدا خیلی حساسم باشد که با این همه وقتی که گذاشتم رستگار شوید
صحبتامو با یه جمله ی جالب از حضرت موسی تموم می کنم!!!
رب اشرح لی صدری *و یسر لی امری*و احلل عقده من لسانی* یفقهو قولی سوره ی طه
اگه بخوام جوابتو بدم باز این بحث ادامه پیدا میکنه
و فقط اعصاب خوردی داره
ممنونم بابت توجهت
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)